سَرو سَهی

آیا خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟

سَرو سَهی

آیا خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟

سَرو سَهی
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

هرروز، روز توست...

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۱:۰۵ ب.ظ

من هم از دیدن تعارض بین باورها و عمل‌ها متعجب می‌شوم؛ من هم وقتی می‌بینم کسی نمازش را اول وقت و شمرده‌شمرده می‌خواند، اما حواسش به حساب و کتاب مالی‌اش نیست تعجب می‌کنم. من هم وقتی کسی چادر سرش می‌کند، حتی از او بابت آن‌که موهایم ناخواسته از روسری می‌زند بیرون تذکر می‌شنوم و بعد می‌بینم که تخریب دیگران و نان‌بری از عادات اوست، مبهوت می‌مانم. من هم از دیدن زنی که سال‌های سال طلبه بوده اما در رکوع و سجودش اشکال است و با مردها آن‌طور که نباید مراوده دارد، شوکه می‌شوم. من هم از اینکه می‌بینم طوری رو می‌گیرد که زیبایی لب‌هایش مردی غریبه را به گناه نیندازد، اما از پشت همان محدودۀ پوشیده، زخم می‌زند و دل می‌شکند و می‌آزارد، آزار می‌بینم. من هم از این‌که آیات و احادیث و روایات عرضه می‌کند اما دانسته یا ندانسته حق و وقت مردم را ندید می‌گیرد، می‌شکنم. من هم در شعلۀ چشم‌های مهاجم بعضی از مردانِ ریش‌دارِ تسبیح به دست، می‌سوزم و می‌سازم... و می‌خواهم تا همیشه گناهکار بمانم!

ای کاش بیایی و ریشه‌هاشان را بخشکانی. کاش در همان حبابی که ساخته‌اند متلاشی‌شان کنی. کاش بمیرانی...

نظرات  (۳)

  • زیگفرید ‌‌‌
  • بهش می‌گن: "الگوی فکری"؛ بهش فکر نمی‌کنن، فقط بهش عمل می‌کنن! در نتیجه لغزش به وفور توش یافت می‌شه! 
    پاسخ:
    احسنت!
    مرسی عالی بود
    ممنون زیبا بود