سَرو سَهی

آیا خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟

سَرو سَهی

آیا خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟

سَرو سَهی
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رهبری» ثبت شده است

۲۸
دی

حمیدرضا کسرایی

به انتهای بن‌بست شهید اکبر سیف که می‌رسیم، خانۀ شمارۀ 29، خانۀ آن‌هاست.

یکی از همین شبهای زمستانی، میهمانِ خانوادۀ گرم و صمیمی کسرایی شدیم تا با فرزند شاعرشان گفتگوی کوتاهی داشته باشیم و به دنیای شاعرانۀ او سفر کنیم. حمیدرضا کسرایی، متولد 25 آبان 56، در شهر ری است و به‌عنوان شاعر اهل بیت، تا امروز سه مجموعه شعر به نام‌های «حب الحسین»، «رب الحسین» و «با بال شکسته گر پریدی هنر است» را توسط انتشارات «آرام دل» به بازار نشر روانه کرده است که در برگیرندۀ اشعار آیینی، دفاع مقدس، انقلابی، اجتماعی، پند و اندرز، عارفانه و عاشقانۀ او هستند.

در ادامه گفتگوی ما با این شاعر توانمند را می‌خوانید:

 

*جناب آقای کسرایی، چه شد که متوجه علاقمندی‌تان به حوزۀ ادبیات و خصوصا شعر شدید؟

من اولین شعرهایم را در دوران مدرسه نوشتم. شاید قافیه و وزن و عروض را نمی‌شناختم، اما گاه‌گاه چیزهایی می‌نوشتم که  خودم خوب نمی‌دانستم شعر هستند یا نه، اما دوستشان داشتم. تا اینکه برای خودکفا شدن، با برادر عزیزم، کار تکثیر و پرورش پرندگان زینتی مثل قناری را به صورت انبوه و خانگی شروع کردیم، سالیان سال به آن مشغول شدیم و حتی برای آن وام گرفتیم. این کار علوم سنگینی داشت که ما آن را یاد گرفتیم و به اوج موفقیت رسیدیم، اما متاسفانه یا خوشبختانه، متاثر از معلولیتی که دارم، اعوجاجی بین دندۀ چپ و ستون فقراتم به وجود آمد که فشار آن باعث از بین رفتن ریۀ چپ و در نتیجه معدوم شدن آن شد. به علاوه، کار ما آلرژی‌زا بود و پس از مراجعه به دکتر، از آن نهی شدم. آهسته‌آهسته ازدواج کردم و علی‌رغم اینکه پزشکان متفق‌القول بودند که فرزندآوری اشتباه است و عواقب نامعلوم و خیلی خطرناکی دارد، ته دلم روشن بود که اولاددار شدن ما شدنی‌ست. برای همین به آقا امام رضا(ع) و خواهر معصومشان(س) متوسل شدیم و آن دو را واسطه قرار دادیم و به خداوند گفتیم: «هم بچه می‌خواهیم، هم دختر می‌خواهیم و هم سالم می‌خواهیم». بالاخره یک ماه بعد از این‌که قناری اصلی زندگی ما به دنیا آمد، طبع شعر ما گل کرد و گر گرفت و شروع به فوران کرد. دوستان و آشنایان هم به ما لطف نشان می‌دادند و کارهای زیادی انجام دادم و اجراهایی داشتم تا اینکه به صورت اعجازگونه‌ای به پای‌بوسی مقام معظم رهبری دعوت شدم و این‌ها همه باعث برکت شد.

  • المیرا شاهان