سَرو سَهی

آیا خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟

سَرو سَهی

آیا خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟

سَرو سَهی
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

۰۹
مرداد

«هم‌قفسان» عنوان چهارمین مجموعه‌شعر «مژگان عباسلو»ست که اردیبهشت امسال همزمان با روزهای سی‌اُمین نمایشگاه کتاب منتشر شد و در بردارندۀ 34 غزل با مضامین عاشقانه، اجتماعی و آیینی‌ست.

آن‌چه بیش از هر چیز در شعرهای عباسلو به چشم می‌آید، عاطفه و زنانگی اوست که در خلال تصاویری بکر و خلاقانه به مخاطب ارائه می‌شوند؛ مثل سومین غزل از «هم‌قفسان» که عشق را عنصری مشترک در روح همۀ زنان عالم هستی معرفی می‌کند:

چه فرق می‌کند عذرا و لیلی و شیرین

که او حکایت یک روح در هزار تن است

یا

کسی که کار جهان لنگ می‌زند بی او

فرشته نیست، پری نیست، حور نیست، زن است!

 

او عشق را، حقیقتِ محترمی می‌داند و خطاب به آن‌ها که این حقیقت را مورد بی‌مهری قرار می‌دهند به طعنه می‌گوید:

عشق در این عصر پر نفرت کلاه تازه‌ای‌ست

تا که بگذارند برخی، عده‌ای برداشتند

 

نگاه شاعرانه و عاطفی این شاعر به پدیده‌ها در تمام غزل‌ها با او همراه است و عباسلو با زبانی سهل و ممتنع در جای‌جای کتاب با لطافت هرچه تمام‌تر، آن‌چه در خیال دارد به قامت شعر می‌نشاند...


برای خواندن ادامۀ مطلب به اینجا بروید.


منتشر شده در سایت شهرستان ادب
  • المیرا شاهان
۲۴
بهمن

جشن یگانگی

پیش از آن‌که در بهار سالی که گذشت، «جشن یگانگی» از سوی انتشارات شهرستان ادب به بازار کتاب روانه شود، از مصطفی محدثی‌خراسانی کتاب‌هایی همچون «شاعران پروازی»، «هزار مرتبه خورشید»، «طنین کوه»، «سلوک باران» و «سکر سماع» به چاپ رسیده بود.

مصطفی محدثی‌خراسانی، متولد نخستین روزِ ماه پایانی پاییزِ سال چهل، در شهرستان طایبادِ استان خراسان جنوبیست و مدرک کارشناسی‌اش را در رشتۀ ادبیات فارسی از دانشگاه فردوسی مشهد اخذ کرده است. او از شاعران دغدغه‌مندی ست که باورهایش را در قامت شعرهایش به تصویر می‌کشد و در شعرهای او، مضامین عرفانی، اجتماعی، آیینی و عاشقانه به چشم می‌خورند.

مجموعه‌شعر «جشن یگانگی»، در بردارندۀ شعرهای سال‌های 90 تا 94 محدثی‌خراسانی‌ست و 60% از اشعار این کتابِ 184 صفحه‌ای، متعلق به این سال‌هاست. مابقی، اشعار گزیده‌ای از آثار قبلی شاعرند که در این مجموعه تجدید چاپ شده‌اند. شاعرِ این مجموعه، بیشتر در قالب کلاسیک شعر سروده است که بیش از نیمی از آن‌ها غزل و پس از آن رباعی، اخوانیه، دو بیتی، مثنوی و ترانه هستند.

از نکات قابل توجه در این کتاب، نامگذاری برای شعرهاست. اتفاقی که شاید کمتر شاعری به آن توجه لازم را مبذول دارد. «نام» شعر، به‌عنوان بخشی از شعر و چکید‌ه‌ای از حرفی‌ست که شاعر به مخاطب ارائه می‌کند که این روزها در بسیاری از مجموعه‌های شعر نادیده گرفته می‌شود و شاعران تنها به شماره‌گذاری اشعار بسنده می‌کنند. نکتۀ دیگر تقدیم برخی از اشعار به اشخاص است؛ کسانی مثل سید شهیدان اهل قلم، شهید آوینی، و یوسف‌علی میرشکاک، مجید مجیدی و همچنین جانبازان روشن‌دل. این تقدیم شعرها، جدای از فصل اخوانیه‌ای‌ست که محدثی‌خراسانی ضمیمۀ کتاب خود کرده است؛ یعنی اتفاقی که باز هم دغدغۀ تعداد کمی از شاعران معاصر است. این اخوانیه‌ها به شاعران بزرگواری از جمله زنده‌یاد قیصر امین‌پور، روان‌شاد سید حسن حسینی، مرحوم عباس مشفق کاشانی، و اساتیدی همچون محمدرضا شفیعی کدکنی، محمدعلی بهمنی و علیرضا قزوه تقدیم شده است.

  • المیرا شاهان
۰۵
آذر

 

یوسف قوجق

پنجم آذر یادآور قیام دلاورانه مردم گرگان در اعتراض به حملۀ مأموران رژیم پهلوی به حرم مطهر امام رضا(ع) است. به همین مناسبت موسسه شهرستان ادب در گفتگو با نویسندۀ کتاب «لحظه‌ها جا می‌مانند» نشست؛ این کتاب با بهره‌گیری از هنر و ادبیات به قیام مردمان خطه گرگان پرداخته است. گفتگوی ما با یوسف قوجُق را در زیر می‌خوانید.

 

*ظاهراً رُمان «لحظه‌ها جا می‌مانند» نخستین اثر شما درباره انقلاب نیست.

سال‌ها پیش مجموعه داستانی با عنوان «بادبادک‌ها در شهر» از من در کانون پرورش فکری چاپ شد و البته داستان‌های پراکنده‌ای در نشریات منتشر و در برنامه قصه ظهر جمعه رادیو خوانده شده که البته همه آن‌ها مربوط به دهه هفتاد و هشتاد بود.

 

*موضوع رُمان «لحظه‌ها جا می‌مانند» درباره وقایع انقلاب در شهرستان گرگان است. چه ضرورتی داشت که برای نوشتن رُمان انقلاب، بروید سراغ واقعه‌ای که در گرگان اتفاق افتاده؟ چه اهدافی برای انتشار چنین کتابی داشتید؟

یکی از ویژگی‌های مهم این کتاب، پرداختن به وقایع انقلاب در خارج از تهران است. موضوع مهمی همچون واقعه 5 آذر گرگان، موضوعی نیست که بشود به راحتی درباره آن نوشت. یک ضرورت مرا به این کار کشاند. هربار که تقویم به 5 آذر می‌رسد، همه مسئولین استان گلستان درباره‌اش حرف می‌زنند و ضرورت‌های معرفی این روز بزرگ برای ثبت در تقویم و شناساندن آن به نسل جوان را گوشزد می‌کنند، اما برگ‌های تقویم به دهم آذر نرسیده، همه چیز فراموش می‌شود و باز هم صحبت‌ها می‌ماند برای 5 آذر سال بعد، تا دوباره این بحث‌ها دوباره تکرار شود. در یکی از روزهای اول آذر ماه چند سال پیش، شاهد برنامه‌ای جالب و درعین حال تأسف‌باری از سیمای گلستان بودم. خبرنگار سیما از برخی نمایندگان نسل جوان گرگان درباره 5 آذر می‌پرسید و این‌که این عبارت چه چیزی را به ذهن متبادر می‌کند. آن‌ها متاسفانه هیچ اطلاعی از واقعه نداشتند و تنها چیزی که می‌شناختند، نام بیمارستان و بلواری بود که نام 5 آذر را روی خود داشتند. این یعنی فاجعه!

 

  • المیرا شاهان
۲۵
آبان

علی محمد مودب

به واسطۀ کارش، ارتباط زیادی با جوانان دارد و بین صحبت ها و خاطره تعریف کردن ها همواره می کوشد که از کتاب های برجسته حرف بزند و همه را به کتابخوانی تشویق کند. به همین خاطر تا امروز تلاشش نتیجه داده و خیلی ها را به وادی کتابخوانی کشانده است.

«علی محمد مؤدب» این روزها چهره ای شناخته شده در بین اهالی ادبیات است و کتاب‌های «عاشقانه های پسر نوح»، «سفر بمباران» و «همین قدر می فهمیدم از جنگ» از آثار اوست. به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی پای گفتگو با او نشستیم تا از کوزۀ حرف هایش، لبی تر کنیم. گفتگوی ما را در زیر می خوانید:

 

*از کی به صورت جدی کتاب خواندن را شروع کردید؟

راستش ما در روستا بودیم و کتاب خیلی نبود. اولین کتابی که خواندم، دیوان حافظ بود که برای مشق مکتب برادر بزرگم گرفته بودند. بعد هم چاپ های قدیمی گلستان سعدی را در ابتدایی و اوایل راهنمایی خواندم. لطف خدا بود که جادوی موسیقی و کلام حافظ و سعدی باعث علاقۀ من به ادبیات شد. قبل از این هم در سال های بعد از انقلاب و دورۀ ابتدایی و زمان جنگ، کتابخانه ای در مدرسۀ روستا دایر شده بود که خیلی از کتاب های کودک مثل نوشته های آقای مطهری برای کودکان که همراه با نقاشی بود و بعضی قصه های ترجمه شده خارجی را داشت. کتابخانه ای که بچه های جنگ آن را می چرخاندند و یکی از آن ها شهید حسن رمضانی بود که بعد از شهادتش کتاب خانه به نام او شد. محبوبیت این آدم ها هم باعث می شد که پای ما به کتابخانه باز شود. جدی ترین چیزی که از کتاب یادم می آید دلبستگی ام به حافظ و سعدی بود که در سال های آخر دبستان و اوایل راهنمایی در من به وجود آمد و من به همان حدی که می فهمیدم از خواندن آن ها لذت می بردم. بعدها به تناسب محیط، هر کتابی به دستم می رسید می خواندم. حتی وقتی کسی به شهر می رفت و چیزی خریده بود که آن را لای روزنامه پیچیده بودند، نوشته های چاپی، آگهی ها و ... روزنامه را می خواندم. دوره ای که خوب توانستم کتاب بخوانم سال های دانشگاه بود که از کتابخانه دانشگاه امام صادق خیلی بهره بردیم و تا توانستیم رمان، شعر و ... خواندیم.

*حالا در کتابخانه‌تان چقدر کتاب دارید؟

عددش را نمی دانم؛ اما وانتی بخواهم بگویم، دوتا وانت کتاب دارم. (می خندد)

*و از این دوتا وانت کدام کتاب را بیشتر دوست دارید؟

علاقه آدمیزاد عجیب است؛ نمی دانم علاقه به دنیاست، چه چیزی‌ست که تک تکشان را که بر می دارم می بینم نمی توانم آن را از خودم دور کنم. اما به هر حال مشکلات زندگی شهری و اجاره نشینی باعث شد که یک وانت را بردم جایی گذاشتم؛ اما آدم دوست دارد که همه آن ها دم دستش باشند. از کتاب های بزرگان، علاقۀ خاص من به آثار قدماست؛ مثل رودکی، سعدی و حافظ. دیشب داشتم انوری می خواندم. من به کتاب های نسل های کهن علاقه دارم و هر وقت بتونم لابلای کار و زندگی بخشی از آن ها را می خوانم.

  • المیرا شاهان
۲۴
آبان

از آن منتقدان جدی و البته مهربان که همه چیز را همانطوری که هست می بینند، نه بیش و نه کم. خیلی ها بیشتر ایشان را به خاطر طنزپردازی‌هایشان می شناسند و خیلی ها از روی شعرها و نقدهایشان. به هر حال آن‌چه قابل تقدیر است، جدی بودن کتاب و مستمر بودن کتابخوانی در زندگی ایشان است.

به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی با معلم شنیدنی ادبیات فارسی، «اسماعیل امینی» همراه شدیم. شما را به خواندن این گفتگو با خالق کتاب های «دلقک و شاعر دربار»، «دکتر بازی» و «نشر اکاذیب» دعوت می کنیم:

 

*از کی به صورت جدی کتاب خواندن را شروع کردید؟

من از قبلِ این‌که به مدرسه بروم، پدرم قرآن خواندن را به من یاد داد و از همان موقع کتاب خواندن را شروع کردم تا این‌که مدرسه رفتم و سواددار شدم. اما پیش از مدرسه قرآن خواندن را بلد بودم و از آن روزها پنجاه سالی می گذرد.

 

*از قرآن خواندن شروع شد و بعد کتاب های درسی؟ یا کتاب های غیر درسی هم می خواندید؟

همیشه بیشتر از کتاب های درسی، کتاب های غیر درسی می خواندم. یعنی کتاب درسی جای خودش اما تقریباً بیشتر تفریحم از کودکی تا حالا کتاب خواندن بود.

 

*و اندوخته کتاب هایتان توی این پنجاه سال چند جلد کتاب است؟

من تمام خانه ام کتابخانه حساب می شود؛ شاید پنج-شش هزار جلد کتاب.

 

  • المیرا شاهان
۰۱
خرداد

«خداوند به مردی که با زوجۀ خود حُسن رفتار داشته باشد، لطف و مرحمت خواهد داشت؛ چرا که خداوند مرد را قیّم بر زن قرار داده است». این حدیث از امام صادق(ع) در کتاب من لایحضره الفقیه (ج ۳، ص ۲۸۱) روایت شده‌است که به‌خوبی از نقش مرد در خانواده صحبت می‌کند.

طبق منابع مکتوبِ دین اسلام، در نظام خانواده، هر یک از اعضا متناسب با جایگاه خود نقشی را برعهده دارند تا خانواده در حریم امن و آرامش، رشد کند و به کمال مطلوب برسد. اما آن‌چه بیش از پیش در کتب دینی ما به آن پرداخته می‌شود، رفتار و اخلاق زن در خانواده از دیدگاه اسلام است. احترام به شوهر و برآوردن خواست‌های او از اصلی‌ترین وظایفی‌ست که در معرفی نقش زن در خانواده از آن گفته‌اند. اما مردان نیز وظایفی در قبال همسر و خانواده بر دوش دارند که بی‌توجهی به آن‌ها خانواده  را دچار صدمات جدی روحی و روانی خواهد کرد و می‌تواند رشد نایافتگی و رکود در خانه را به دنبال داشته باشد. از جملۀ این وظایف می‌توان به مسئولیت‌پذیری مرد در قبال خانواده، ایجاد آسایش و تامین اقتصادی، توجه به نیازهای هریک از اعضا، آراستگی، خوش خُلقی، عفت زبان، امین بودن، سخاوت و مهرورزی اشاره کرد.

رسول خدا(ص) می‌فرمایند: «بهترین شما کسانی هستند که بهترین برای زنان خود باشند و من بهترین برای زنان خود هستم.» و در روایت دیگری آمده است: «بهترین شما، بهترین برای خانواده‌اش است و من بهترین شما برای خانواده خود هستم». این‌که مرد بکوشد برای خانوادۀ خود بهترین باشد، می‌تواند از بروز هرگونه ضعف، کژی و کاستی در محیط خانه جلوگیری کند. از سویی توانایی ابراز محبت به همسر و فرزندان، می‌تواند گرمی‌بخش محیط خانه و احساس تعلق خاطر به مرد خانواده باشد که نقش همسری و پدری را پذیرفته است. چنان‌که حضرت محمد(ص) می‌فرمایند: «این گفتة مرد به زن که تو را دوست دارم، هرگز از دل زن بیرون نمی رود».

در همین راستا، به منظور تقویت حُسن خلق و یادآوری نکات کاربردی دربارۀ رفتار و اخلاق در محیط خانواده، به معرفی کتاب‌هایی برای بهبود روابط خانوادگی، به‌خصوص در مردان می‌پردازیم.

 

برای خواندن ادامۀ مطلب، روی متن کلیک کنید.

 

  • المیرا شاهان