سَرو سَهی

آیا خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟

سَرو سَهی

آیا خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟

سَرو سَهی
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۲ مطلب با موضوع «داستان» ثبت شده است

۱۸
مرداد

هرمان هسه

نهم اوت سالروز درگذشت نویسندۀ شهیر آلمانی، هرمان هسه است. او در 2 ژوئیۀ سال 1877 در شهر کالو (Calw) آلمان زاده شد و زندگی او در میان طبیعت، روح‌اش را به آن پیوند زد. تا جایی که هسه در کنار شاعر و نویسنده بودن، نقاش طبیعت هم شد.

آن‌چه در آثار هسه به چشم می‌آید تاثیرپذیری او از ادیان است؛ او در خانواده‌ای مذهبی متولد شد که پدرش مبلغ یکی از فرقه‌های پروتستان در هند و پدربزرگ مادری‌اش مدیر یکی از انتشارات مهم فرقۀ «تورع» در اروپا بود. هرچند این فضای مذهبی، روزی هسه را از کلیسا دل‌زده کرد و او را واداشت که خود به‌تنهایی به جستجوی حقیقت بپردازد.

هسه به دلیل حضور در خانواده‌ای که اهل مطالعه و کتاب‌خوانی بودند، علاقمند به کتاب بود و همین موضوع باعث شد که سال‌ها در کتاب‌فروشی‌ها شاگردی کند که ماحصل آن نوشتن نخستین مجموعه‌شعرش به نام «ترانه‌های رمانتیک» بود. بعد از آن اولین رمانش را تحت عنوان «پیتر کامنتسنید» منتشر کرد. او در دوران حکومت نازی‌ها مورد قهر رژیم هیتلر قرار گرفت و به این سبب خوانندگان به تحریم آثارش پرداختند. او توان روحی جنگ را نداشت، به همین خاطر از جمله نویسندگانی بود که با جنگ مخالفت کرد و حتی بخاطر آن دچار افسردگی شد.

منتقدان آثار هسه، اغلب وجه رمانتیک آثارش را می‌شناسند، اما آن‌چه بیش از این وجه در آثار هسه مشهود است، سیر و سلوک‌های شخصی او، روان‌شناسی یونگ، فلسفه و عرفان شرقی‌ست. او اشتیاق زیادی به فرهنگ و تمدن هند و چین داشت. هرچند هسه را بیشتر نویسنده می‌شناسند تا شاعر، اما نمی‌شود از او به‌عنوان یکی از شاعران رمانتیسم آلمانی یاد نکرد.

او در 79 سالگی نوبل ادبیات گرفت و در همان سن موفق به دریافت جایزۀ گوتۀ فرانکفورت شد. سرانجام شمع روشن عمرش در 85 سالگی در تسین سوییس به خاموشی رسید. در ایران آثار زیادی در حوزۀ شعر و داستان از این نویسنده به ترجمه رسیده که «سیذارتا»، «بازی مهرۀ شیشه‌ای»، «گرگ بیابان»، «دمیان»، «داستان دوست من»، «گرترود» و «بازگشت زرتشت» از آن جمله‌اند. در ادامه به بررسی سه اثر از آثار مشهور او یعنی «دِمیان»، «گرگ بیابان» و «سیذارتا» می‌پردازیم.

 

  • المیرا شاهان
۰۵
آذر

 

یوسف قوجق

پنجم آذر یادآور قیام دلاورانه مردم گرگان در اعتراض به حملۀ مأموران رژیم پهلوی به حرم مطهر امام رضا(ع) است. به همین مناسبت موسسه شهرستان ادب در گفتگو با نویسندۀ کتاب «لحظه‌ها جا می‌مانند» نشست؛ این کتاب با بهره‌گیری از هنر و ادبیات به قیام مردمان خطه گرگان پرداخته است. گفتگوی ما با یوسف قوجُق را در زیر می‌خوانید.

 

*ظاهراً رُمان «لحظه‌ها جا می‌مانند» نخستین اثر شما درباره انقلاب نیست.

سال‌ها پیش مجموعه داستانی با عنوان «بادبادک‌ها در شهر» از من در کانون پرورش فکری چاپ شد و البته داستان‌های پراکنده‌ای در نشریات منتشر و در برنامه قصه ظهر جمعه رادیو خوانده شده که البته همه آن‌ها مربوط به دهه هفتاد و هشتاد بود.

 

*موضوع رُمان «لحظه‌ها جا می‌مانند» درباره وقایع انقلاب در شهرستان گرگان است. چه ضرورتی داشت که برای نوشتن رُمان انقلاب، بروید سراغ واقعه‌ای که در گرگان اتفاق افتاده؟ چه اهدافی برای انتشار چنین کتابی داشتید؟

یکی از ویژگی‌های مهم این کتاب، پرداختن به وقایع انقلاب در خارج از تهران است. موضوع مهمی همچون واقعه 5 آذر گرگان، موضوعی نیست که بشود به راحتی درباره آن نوشت. یک ضرورت مرا به این کار کشاند. هربار که تقویم به 5 آذر می‌رسد، همه مسئولین استان گلستان درباره‌اش حرف می‌زنند و ضرورت‌های معرفی این روز بزرگ برای ثبت در تقویم و شناساندن آن به نسل جوان را گوشزد می‌کنند، اما برگ‌های تقویم به دهم آذر نرسیده، همه چیز فراموش می‌شود و باز هم صحبت‌ها می‌ماند برای 5 آذر سال بعد، تا دوباره این بحث‌ها دوباره تکرار شود. در یکی از روزهای اول آذر ماه چند سال پیش، شاهد برنامه‌ای جالب و درعین حال تأسف‌باری از سیمای گلستان بودم. خبرنگار سیما از برخی نمایندگان نسل جوان گرگان درباره 5 آذر می‌پرسید و این‌که این عبارت چه چیزی را به ذهن متبادر می‌کند. آن‌ها متاسفانه هیچ اطلاعی از واقعه نداشتند و تنها چیزی که می‌شناختند، نام بیمارستان و بلواری بود که نام 5 آذر را روی خود داشتند. این یعنی فاجعه!

 

  • المیرا شاهان