امروز سالروز درگذشت حاج محمد تقی، فرزند عباس پیشهور است که همه او را با تخلص این شاعر، یعنی «شوریدۀ شیرازی» میشناسند.
دلیل انتخاب لقب شوریده با توجه به آثار ارزشمند او و محتوای شعرهایش، شوریدهحالی او به سبب نابیناییاش در کودکیست. او که در هفت سالگی به بیماری آبله مبتلا شد، در جریان این بیماری چشمهایش را از دست داد و تلاش پزشکان و طبیبان نیز برایش نتیجهای به دنبال نداشت و او نتوانست روزهای بعد از هفت سالگیاش را ببیند. به این خاطر همیشه در رنج این اتفاق بود و این اندوه را به شعرهایش نیز وارد کرد و سرود: «با علت بیدیدگی از عیش مزن لاف/ این حسرت دیدار که داری تو، که دارد؟». شوریده حدود دو سال بعد از این حادثه پدرش را از دست میدهد و به حمایت و سرپرستی داییاش، ذوق و قریحۀ شاعری و هوش و حافظۀ مثال زدنیاش را در راه کسب فضایل و تکمیل اخلاق و تحصیل معارف، صرف میکند و در چهارده سالگی توفیق سفر حج نصیبش میشود.
او که بهخاطر استعداد شگرف خود به زودی پیشرفت شایانی در کسب علوم و شعر میکند، با شاعران نامدار دوران خود مانند صبوری خراسانی، ملک الشعراء بهار، ایرج میرزا و وحید دستگردی به مکاتبه و مشاعره میپردازد. دست سرنوشت راه ورود به دربار ناصرالدین شاه را برای او باز میکند که در جریان آن از سوی شاه لقب مجدالشعرا و بعد از آن فصیحالملک به او تعلق میگیرد.
فصیحالملک شوریده، بعد از آن با هدف پاسداشت شعر پارسی، انجمنی پدید میآورد تا شاعران، ادیبان، فاضلان و شعر دوستان در عصرهای جمعه در خانۀ او گرد هم آیند و شوریده برای انجمن خود نام «دارالادب» را بر میگزیند. از جمله حاضران در این انجمن میتوان به آصفالدوله، میرزا محمود ادیب، چهرهنگار، حافظالقوا، حیرت (شیخالرئیس ابوالحسن میرزا)، حدائق (آیتالله حاج شیخ یوسف)، فرصتالدوله، معتمد دیوان، مهذبالدوله (سید محمد) و یزدانی اشاره کرد.