نهم اوت سالروز درگذشت نویسندۀ شهیر آلمانی، هرمان هسه است. او در 2 ژوئیۀ سال 1877 در شهر کالو (Calw) آلمان زاده شد و زندگی او در میان طبیعت، روحاش را به آن پیوند زد. تا جایی که هسه در کنار شاعر و نویسنده بودن، نقاش طبیعت هم شد.
آنچه در آثار هسه به چشم میآید تاثیرپذیری او از ادیان است؛ او در خانوادهای مذهبی متولد شد که پدرش مبلغ یکی از فرقههای پروتستان در هند و پدربزرگ مادریاش مدیر یکی از انتشارات مهم فرقۀ «تورع» در اروپا بود. هرچند این فضای مذهبی، روزی هسه را از کلیسا دلزده کرد و او را واداشت که خود بهتنهایی به جستجوی حقیقت بپردازد.
هسه به دلیل حضور در خانوادهای که اهل مطالعه و کتابخوانی بودند، علاقمند به کتاب بود و همین موضوع باعث شد که سالها در کتابفروشیها شاگردی کند که ماحصل آن نوشتن نخستین مجموعهشعرش به نام «ترانههای رمانتیک» بود. بعد از آن اولین رمانش را تحت عنوان «پیتر کامنتسنید» منتشر کرد. او در دوران حکومت نازیها مورد قهر رژیم هیتلر قرار گرفت و به این سبب خوانندگان به تحریم آثارش پرداختند. او توان روحی جنگ را نداشت، به همین خاطر از جمله نویسندگانی بود که با جنگ مخالفت کرد و حتی بخاطر آن دچار افسردگی شد.
منتقدان آثار هسه، اغلب وجه رمانتیک آثارش را میشناسند، اما آنچه بیش از این وجه در آثار هسه مشهود است، سیر و سلوکهای شخصی او، روانشناسی یونگ، فلسفه و عرفان شرقیست. او اشتیاق زیادی به فرهنگ و تمدن هند و چین داشت. هرچند هسه را بیشتر نویسنده میشناسند تا شاعر، اما نمیشود از او بهعنوان یکی از شاعران رمانتیسم آلمانی یاد نکرد.
او در 79 سالگی نوبل ادبیات گرفت و در همان سن موفق به دریافت جایزۀ گوتۀ فرانکفورت شد. سرانجام شمع روشن عمرش در 85 سالگی در تسین سوییس به خاموشی رسید. در ایران آثار زیادی در حوزۀ شعر و داستان از این نویسنده به ترجمه رسیده که «سیذارتا»، «بازی مهرۀ شیشهای»، «گرگ بیابان»، «دمیان»، «داستان دوست من»، «گرترود» و «بازگشت زرتشت» از آن جملهاند. در ادامه به بررسی سه اثر از آثار مشهور او یعنی «دِمیان»، «گرگ بیابان» و «سیذارتا» میپردازیم.