به شوق پیامبر خوبی ها ...
اگر مذهبی هستیم، آدم مذهبی خوبی باشیم. اگر مذهبی هم نیستیم، آدم غیر مذهبی خوبی باشیم.
خواهرم همیشه ی خدا که می نشینیم و درباره ی خواست های آدم های جامعه و جوان ها صحبت می کنیم حتماً حتماً این جمله را در ابتدای مکالمه دو نفری مان می گوید که: نسل الآن را نمی توانم درک کنم! این اعتقادش را من نیز باور دارم؛ یعنی باور دارم که او توان درک نسل حاضر را ندارد و من هم همیشه ی خدا برایش می گویم تو ده سال از نسل من فاصله داری و این درک نکردن برای فاصله ی نسل هاست. او هم بلافاصله می پرسد: هم سن و سال های من هم شبیه هم سن و سال های تو شده اند. همکلاسی هایی که داشتم، دوستان قدیمی ام. و تمام وقت حواسش پی تغییرات فرهنگی و ظاهری و اخلاقی دوستان من و خودش است. حق دارد. این حق را همیشه به او داده ام. من گذشته ام را مثل کف دست از حفظم. فرهنگ ها و باورها و خانواده های دوستانم را. روابطشان را با خانواده شان، دوست پسرها و دوست دخترهایشان، سلیقه ها و طرز فکرشان و همه ی چیزهایی که سال های سال با آن بزرگ شده اند و آن را تمام و کمال پذیرفته اند. اما ...