سرزمین رویاهای بر باد رفته
به زودی برای مدتها یا شاید همیشه از اینستاگرام، این سرزمین رویاییِ ساختگی، خواهم رفت؛ از دنیایی که تنها بخشی از واقعیت یا شاید بخشی از نمای قابل ارائهای از زندگی آدمها را به دیگران تقدیم میکند. سرزمینی که فکر میکنم، خیلی چیزها در آن نمایشی دور از حقیقت است؛ که زندگیِ مشترک خیلی از آدمها، این همه آرمانی و لبریز از شادیهای اغراقآمیز نیست (که زنِ جوان صبح زود، پشت تلفن، از خیانت همسرش گلایه میکند و زار میگرید و شب، میخواهد به همۀ دنیا بگوید که خوشبختترین زن دنیاست). یک نوع تلقین خوشبختی و بستن چشم روی حقایقی که غیر قابل انکارند.
اما به راستی واقعیت زندگی ما چیست؟ حقیقت، همان لحظههاییست که گوشی همراهمان را کنار گذاشتهایم و داریم غذا درست میکنیم، یادداشت مینویسیم، با ارباب رجوع سر و کله میزنیم، میرویم خرید و تخفیف میگیریم. پای یک سریال اشک میریزیم، سوار تاکسی میشویم و راننده کرایه را زیاد میگیرد، توی صف بیآرتی یا مترو هستیم و وقت سوار شدن به هم رحم نمیکنیم، هنوز فکر میکنیم چطور میشود درس آمار را تقلب کرد، چطور میشود کلاس اندیشه را پیچاند، چطور میشود ازدواج کرد و خیلی چطورهای دیگر، واقعیاتی که تا وقتی گوشیها را برنداشتهایم، دکمۀ لایو را نفشردهایم، برای اشتراکگذاری قرار با دوستانمان وارد گالری تصاویر نشدهایم، بر همه پوشیده است.
چه دنیای رنگرنگ و چشمنوازیست این دنیای حواشی. چه دنیای بیهویت و نپخته و تئاترگونهایست. چه وقتها که دستخوش بطلان میشوند در این سرزمین رویایی. چه فالوئرهایی که پول میدهیم تا بخریمشان برای مشهور شدن. چه هنرمندانِ قابل ترحمی که دنبالت میکنند و همین که دنبالشان میکنی، آنفالوات میکنند! چه بستر کال و گسیست این سرزمین. کمی واقعی زندگی کنیم کاش. بیشتر خودمان باشیم. بیشتر خودمان را پرورش بدهیم تا رسالتی که وقت زاییده شدن روی دوشمان گذاشتند را از یاد نبریم. از خودمان دربارۀ علت آمدن سوال کنیم، به آرزوها و هدفهایمان فکر کنیم. بخواهیم شرایط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی امروز را خودمان تعریف کنیم و بهبود بخشیم؛ نگذاریم چگونه زندگی کردن را به ما تکلیف کنند، همین.
لینک مرتبط: قاعدۀ اشتباه.
👈🏻کمی بعد نوشت: شاید خیلیها به علامت «پسندیدم» و «نپسندیدم» در زیر پستهایشان بیتوجه باشند، اما من توجه میکنم. حتی در وبلاگهای دیگران. و بعد لابلای کامنتها دنبال نظر مخالف میگردم. اینکه ما بیتوضیح با چیزی مخالفت میکنیم برای چیست؟ اگر نویسندۀ یک یادداشت اشتباه میکند، اشتباهش را به او بگوییم، با او وارد گفتگو شویم، نه اینکه سکوت کنیم و برویم. شاید بتوانیم کمکش کنیم که درست فکر کند. انقدر سخت و پیچیده است؟
- ۹۶/۰۱/۲۵