حق مسلم ما!
روزهاست به این فکر میکنم که نمیشود بهدرستی دریافت که حق با چه کسیست؛ نهتنها دربارۀ مسائل سیاسی و اجتماعی، که حتی در وجوه دیگر زندگی مثل دوستیها و روابط خانوادگی هم گاهی نمیشود تشخیص درستی داد. رشتۀ میان حق و ناحق به قدری باریک و ظریف است که اگر ریز و دقیق هم بشویم، ممکن است خطا کنیم و دست به قضاوت اشتباه بزنیم. چرا که پاری وقتها حق، –توامان- میتواند با دو جبهه، دو فرد، دو تفکر و دو انتخاب باشد. به راستی، «راستی» چیست؟ حق با کدامینِ ماست؟ چگونه میشود عدالت را از بیعدالتی تمیز داد؟
شاید برای کسانی مثل من که از تشخیصهای غلط و ناعادلانه میترسند، بهتر این باشد که دست به قضاوت آدمها و تفکراتشان نزنیم و تنها سعی کنیم خودمان را در شرایط و محیط پیرامون آنها تصور کنیم تا گاهی از جانب دیگران زندگی را ببینیم و لمس کنیم. اینگونه است که میتوان برای درک دیگران از زندگی هم، ارزش و اعتباری قائل شد. اینگونه است که یک ماجرا، یک تصمیم و یک تفکر، محق و البته قابل شنیدن است.
- ۹۷/۰۳/۱۳