جهان مجازی خیلی از شاعران را دچار تقلید کرده | گفتگو با سعید بیابانکی
امروز تولد «سعید بیابانکی»ست؛ این شاعر، طنزپرداز و مجری در 4 مهر 1347 در خمینیشهر اصفهان متولد شد و تحصیلات او در رشته مهندسی کامپیوتر از دانشگاه اصفهان است.
از این شاعر که این روزها در تهران زندگی میکند، تا به امروز مجموعهشعرهای رد پایی بر برف (حوزههنری)، نیمی از خورشید (همسایه)، نه ترنجی، نه اناری (نقش مانا)، نامههای کوفی (حوزه هنری)، سنگچین (علم و سورهمهر)، مجموعهنثرِ لبخندهای مستند (سورهمهر)، مجموعهطنز هی شعر تر انگیز (سپیده باوران) و مجموعه یلدا (سورهمهر) به چاپ رسیده است.
گفتگوی ما با این شاعر را، در زیر میخوانید:
به عنوان نخستین سؤال، مخاطبان شعر تا امروز همزمان شعرهای جدی و طنز از شما شنیدهاند و خواندهاند. هدف و دغدغه شما بیشتر کدامیک از این فضاهاست؟
طبیعتا شعر جدی. طنز بیشتر برای من تفنن است و جدی نیست؛ منتها مخاطبین من موضوع طنز را جدی میگیرند. من شعر را در دهه 60 که کشور درگیر جنگ بود شروع کردم و در همان سالها اولین شعرهای جدی من که شعر به حساب میآمدند منتشر شد؛ شعرهایی در فضای دفاع مقدس و برای شهدا. بعدها دورهای شعر عاشقانه نوشتم و بعد از آن وارد فضای طنز شدم که در چندسال اخیر جزء آخرین بخش شعرهای من است. اما شعر طنز برای خود من جدی نیست. هرچند برای من بیشتر حرف و مضمون اهمیت دارد تا قالب و شکل. بعضی مضامین قالب و شکل دیگری می طلبند و به نظر من این حرف و مضمون است که شکل و نوع شعر را مشخص و انتخاب می کند.
فکر میکنید شعر امروز در چه جایگاهی قرار دارد؟
وقتی از شعر امروز حرف میزنیم، برهههای مختلف تاریخی و فرهنگی را باید مدنظر قرار بدهیم. در حقیقت، تعریف شعر امروز با هم تفاوت دارد؛ بعضی ها شعر امروز را از دوره مشروطه تا الان در نظر میگیرند، بعضی از زمان نیما به این طرف. ما اما معتقدیم که یکی از برهههای سرنوشتساز در عرصۀ فرهنگی، تاریخی، ادبی و سیاسی کشور، انقلاب 57 تا به حال است. با این دیدگاه، شعر بعد از انقلاب را شعر امروز در نظر میگیریم که با وجود آنکه سی و اندی سال از انقلاب میگذرد، در هیچ دورهای از ادبیات گذشته همزمان این اندازه شاعر خوب و اثرگذار با هم ظهور نکردهاند. در دورههای قبل، مثلاً 700 سال پیش تنها چند شاعر اثرگذار داشتهایم که آثارشان باقی مانده و ما هنوز آنها را مطالعه میکنیم. اما اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، در چند دهۀ اخیر، به لحاظ کمی و کیفی شاعران خوب زیادی داریم که انتخاب بین آنها دشوار است. به ان دلیل که قالبهای شعری، نحلههای شعری و تفکرات شعری خیلی متنوع و متکثر شدهاند. ما دورههایی در شعر داشتهایم که بهفرض یک قالب غزل یا قصیده مطرح بوده؛ اما اگر امروز بخواهیم بهترین شاعر را انتخاب کنیم، باید ببینیم انتخاب از شاعران چه قالبی؟ غزل، رباعی، دوبیتی، نیمایی، سپید یا مذهبی. همین شعر مذهبی قالب های مختلفی دارد. همۀ اینها نشان میدهد ما آنقدری شاعر خوب داریم که یکی از دیگری بهتر است و بهقول قیصر: «در این چمن که ز گلهای برگزیده پُر است/ برای چیدن گل انتخاب لازم نیست».
شما به عنوان یکی از شاعرانی که از همراهان همیشگی مؤسسه شهرستان ادب بودهاید، فکر میکنید این موسسه چقدر در فعالیتهای مختلف ادبی و تربیت شاعران جوان موفق بوده است؟
موسسه شهرستان ادب، موسسه نوپاییست که چندسال بیشتر از تولدش نمی گذرد؛ اما در همین مدت کوتاه کارهای بزرگی انجام داده. همین که شاعرانی از نقاط دوردست کشور و روستاها که مستعد هستند اما دسترسی به جایی ندارند و کسی تحویلشان نمیگیرد را پیدا میکند، و به آنها اعتمادبنفس میدهد خوب است. همین اعتمادبنفس دادن به شاعر از همهچیز برای شاعر و هنرمند نوجوان و نوپا مهمتر است. شهرستان ادب ذوقهای مختصر را جدی میگیرد و به آنها پر و بال میدهد و محترمانه از آنها برای حضور در اردوها دعوت میکند تا با شاعران بزرگ آشنا شوند. من به نوجوانی خودم و سنین اوایل جوانی که مراجعه میکنم میبینم چنین جایی وجود نداشت و تنها در طول یکسال کنگرهها و جشنواره هایی برگزار میشد که ورود به آنها خیلی سخت بود. باید شعر میفرستادیم تا داوری میشد و معلوم نبود که از ما دعوت کنند یا نه. کسی شاعران را رصد نمیکرد و آنها خودشان باید تلاش میکردند. اما این یکی از کارهای خوب موسسه شهرستان ادب است که آدم ها را در شهرها و محلهای مختلف رصد میکند. چون شاعر جماعت اکثراً از نظر شخصیتی آدمهای درونگرا هستند و دوست ندارند با جامعۀ بیرون ارتباط بگیرند. شاعران برونگرا خیلی آمار کمی دارند. هرچند به قول جامی: «پری رو تاب مستوری ندارد»، اما بعضی از شاعران دوست دارند در مستوری و گمنامی بمانند، از پایتخت و کلان شهرها دور باشند و در محیط سالم روستایی زندگی کنند که این موجب میشود استعدادهایشان را بروز ندهند. شهرستان ادب با شناسایی این شخصیتها باعث بروز استعدادهای آنها میشود که کار بزرگیست. ضمن اینکه در چند سال اخیر اگر بخواهیم 50 کتاب خوب معرفی کنیم، یک چهارم از این تعداد را شهرستان ادب منتشر کرده که آمار بسیار خوبیست و بهش تبریک میگویم.
سطح آفتابگردانها را نسبت به شاعران جوان دیگر چطور ارزیابی میکنید؟
قضاوت کردن در اینباره خیلی سخت است. چرا که اینروزها طوری شده که ما در کنار جهان خودمان جهان دیگری داریم که در دست و پای ما هست و آن، جهان مجازیست. چه بخواهیم، چه نخواهیم این دو جهان با هم مخلوط شدهاند و بین مجاز و حقیقت نمیشود چیزی پیدا کرد. طبیعتا آسیبهایی هم به دنبال دارد. بهتشبیه یکی از دوستان، جهان مجازی مثل دو ماراتن است که ده هزار نفر یک مسافت ده کیلومتری را میدوند؛ اما همه قرار نیست به آخرش برسند، تعداد محدودی که قوی تر هستند، پشتکار و اعتماد بنفس بیشتری دارند و آهسته و پیوسته میروند به آخرش میرسند. شعر هم همینطور است. اما ما بعد از مدتی میبینیم به هر دلیلی اثری از تعدادی از این افراد نیست. یا زندگی آنها را دچار خودش میکند یا دچار کارهای تکراری میشوند. ارزشگذاریها در جهان مجازی و واقعیت با هم متفاوت است. در جهان مجازی شعر مینویسید و ده هزار نفر آن را میپسندند، اما همان شعر را در جهان حقیقی تنها پنج نفر میپسندند. بهعبارتی ارزشها با هم جابجا شده. جهان مجازی، جهان فریبندهایست که واکنشهای لحظهای را جواب میدهد در حالیکه شعر واکنش لحظهای نیست؛ شعر باید در دراز مدت و پایایی دچار واکنش شود. واکنشهای لحظهای برای فوتبال و موسیقی پاپ و ... است. اما جنس شعر اینطور نیست و شعر، هنر آرامیست که باید در دراز مدت مُهر تایید بگیرد. جهان مجازی، خیلی از شاعران را دچار تقلید کورکورانه کرده، تقلیدی که هیچ ارزشی نداره. نظر کسانی که در فضای مجازی حرفهایی ارائه میکنند قابل احترام هست اما قابل اعتنا نیست. اما متاسفانه خیلی ها به این نظرات اعتنا میکنند.
بازخورد مجموعه شعر «یلدا»، به عنوان آخرین مجموعه شعر شما که در نمایشگاه کتاب امسال عرضه شد، چطور بود؟
از این مجموعه تعداد محدودی عرضه شد که در نمایشگاه استقبال خوبی از آن شد و به پایان رسید. الان چاپ مجدد و وسیعتر آن در حال انتشار است که باید دوستان بخوانند و نظرشان را بگویند.
گویا قرار شده که برنامهای با عنوان نقد 4 از شبکۀ چهار سیما پخش شود که شما یکی از مجریان آن هستید، لطفاً در اینباره کمی توضیح بدهید.
با تغییر مدیریت شبکه چهار قرار شد که هر شب به یک هنر به صورت جدی و چالشی پرداختهشود که یکشنبه شبها برای شعر در نظر گرفتهشد و من به عنوان مجری انتخاب شدم. با توجه به اینکه این برنامه زنده است، می تواند مرجعی باشد که چالش ایجاد کند و بحثهای ادبی و اخبار نشستهای خبری در شوراها و اتفاقات پیرامون شعر به مردم انتقال دادهشود. به عبارتی این برنامه موجب خواهد شد که شعر در رسانه ملی هویت مستقلی پیدا کند.
منتشر شده در سایت شهرستان ادب