سَرو سَهی

آیا خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟

سَرو سَهی

آیا خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟

سَرو سَهی
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

کیوان ساکت

این روزها در محافل بسیاری صحبت از جشنواره های فجر است. در آستانه سی امین جشنوارة موسیقی فجر پای گفتگو با استاد کیوان ساکت، نوازنده ی تار، سه تار و داور چندین جشنواره از جشنواره های موسیقی فجر نشستیم تا از ایشان در این باره سؤال کنیم که مفهوم انقلاب و فجر، به چه میزانی در موسیقی فجر قابل اهمیت و تاثیرگزار است.

گفتگوی ما را در زیر می خوانید:

 

سال هاست که جشنواره های گوناگون موسیقیایی در سطح کشور برگزار می شود؛ جشنوارة فجر چه تفاوت و تمایزی با جشنواره های دیگر دارد؟

عملا جشنواره فجر تمام کشور را در بر می گیرد، زمان برگزاری آن بیشتر است و ما در این جشنواره برخلاف جشنواره های دیگر، نوازنده های مهمان از خارج از کشور داریم و تا آن جایی که من مطلع هستم در این جشنواره بخصوص امسال - گروه های زیادی از کشورهای خارجی دعوت شدند که این جشنواره را از جشنواره های دیگر متمایز کرده است. ضمن اینکه همزمان با جشنواره موسیقی فجر، جشنواره های دیگری مثل تئاتر، سینما و سایر هنرها برگزار می شوند و جشنواره های دیگر به صورت جداگانه برگزار می شوند. اکنون پرسشی که مطرح می شود این است که با توجه به این که انقلاب اسلامی سال 57 بزرگترین رویداد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و در پاره ای موارد فرهنگی قرن بوده است، آیا جشنوارة موسیقی که به این مناسبت برگزار می شود تا به این درجه اهمیت، جای خود را در منطقه باز کرده یا نه؟ و آیا نباید آلبوم منتشره از هر دوره ی جشنواره به عنوان یک اتفاق ویژه هنری تلقی شود و در اختیار مردم قرار گیرد؟

با توجه به اینکه عنوان این جشنواره «فجر» است، آثار موسیقی چقدر در راستای دهه فجر ساخته می شوند؟ آیا تولید آثاری با موضوعیت انقلاب در جشنواره از امتیازی برخوردار است؟

این کاملا اشتباه است که ما بخواهیم فقط یک نوع موسیقی آن هم مربوط به سال ها و دورة خاصی را مد نظر داشته باشیم. در این 36 سال که از پیروزی انقلاب می گذرد، جامعه دستخوش تحولات بسیاری شده است و مناسبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و به طبع آن فرهنگی، بسیار دگرگون شده و طبیعتا انواع دیگری از موسیقی که برخی را نیز می توان در زمره ی آثار نو محسوب کرد پا به عرصه ظهور گذاشته است. ضمن اینکه سلیقه های مردم هم عوض شده است. از آن جایی که موسیقی انقلاب، در زمان انقلاب توسط عده ای محدود ساخته می شد، طبیعتا محدودیت هایی هم دارد. این موسیقی چون برای زمانی خاص و به منظوری خاص ساخته شده بود، بنابراین محدود به زمان و مکان خودش و برای دورة مختص به خود است. تکرار پخش آن هم برای یادآوری خاطرات روزهای باشکوه انقلاب لازم هست. اما اینکه ما دوباره آن موسیقی ها را تکرار کنیم، امروز مخاطبی نخواهیم داشت. برای اینکه نیازهای مخاطب امروز با نیازهای مخاطبان 6-35 سال پیش فرق دارد. به علاوه، آن قدر حرف نو و موضوع تازه در جامعه و زندگی مردم وجود دارد که مردم نیازمندند این حرف ها را از زبان هنرمند بشنوند. بنابراین بهتر است به جای اینکه همان سرودها را تکرار کنیم، جشنواره ای داشته باشیم مترتب از همه نوع موسیقی، همه نوع آهنگسازی و چیزهایی نظیر این ها تا شاهد روند رو به رشد هنر موسیقی و در حقیقت حرکت هنری جامعه در طول سال ها باشیم و اجازه بدهیم نسل جوان و هنرمندان دیگر بتوانند در این جشنواره هنر خودشان را نمایش بدهند.


اساساً داوری آثار جشنواره موسیقی فجر چه رویکردی دارد؟ شرکت کنندگان چه میزان به دنبال تولید آثار انقلابی هستند؟

اساس داوری نحوه درست اجرا کردن، نحوه بیان و ... است. عملکرد و رویکرد داوری در این زمینه ها از نظر من کیفیت آثار هنری است. به خاطر دارم یک سال که من داور آهنگسازی بودم موضوع، ارزش های دفاع مقدس بود، منتها شخصی یک قطعه آهنگ کردی را به اندازه ای خوب تنظیم کرده بود که در مقایسه با شرکت کنندگان دیگر سطح بسیار متفاوتی داشت. با وجود اینکه افراد شرکت کننده ی دیگر اشعاری با موضوع دفاع مقدس خوانده بودند و اجرا کردند، اما اثر آن شخص با وجود اینکه بی کلام بود، زیبا بود و همین بی کلام بودن، دست داوران را باز می گذاشت که از لحاظ مفهومی به مسئله بپردازند و نهایتاً این قطعه بخاطر کیفیت خوبی که داشت، برگزیده شد. از نظر من در جشنواره ها به جای اینکه مناسبت در نظر گرفته شود، باید به کیفیت آثار توجه بیشتری کرد که این نکته مهم تری ست. مناسبت شاید در مرحله ی دوم و سوم داوری باشد و برای یک اثر موسیقی که می شود چندین استنباط از بیان های مختلف و استانداردهای مختلف  داشت، کیفیت و طریقه ی بیان آن مهم تر از چیزهای دیگر است و لااقل برای من در نقطه ی اول و دوم داوری قرار دارد.

نحوة انتخاب داوران چگونه است؟ آیا جشنواره موسیقی فجر از آیین نامه ای برخوردار است؟

 داورها با مشورت از هنرمندان پیشکسوت، سرشناس و باتجربه انتخاب می شود و تلاش داریم که این افراد انسان هایی باشند که زیر و زبر فن داوری را بدانند و در حقیقت آدم های بی غرض و منصفی باشند. این ها همه ملاک های انتخاب داوری ست که معمولا توسط دبیر و کارگروه فنی جشنواره صورت می گیرد.

چرا معمولاً تعداد شرکت کنندگانی که به جشنواره راه پیدا می کنند از شهرهای بزرگ هستند و از شهرهای کوچک هنرمندان کمتری برای راه یابی به جشنواره تلاش می کنند؟

ممکن است کیفیت آثاری که می فرستند به جشنواره از کیفیت لازم برخوردار نباشد که البته هیئت گزینش اولیه آثار، مسئولیت انتخاب گروه ها را داراست. به هر حال بستگی دارد به این که هر دوره در یک گروه هنرمندان کمتری شرکت کنند یا در دورة دیگری تعداد شرکت کنندگان بیشتر باشد. معمولا سعی می شود که داوری ها در یک  فضای آرام و بی طرف و با اتفاق نظر، حسن انتخاب و به دور از هرگونه سلیقه و نقطه نظرهای شخصی صورت بگیرد.

چقدر فضای رقابتی در جشنواره موسیقی فجر وجود دارد؟ شرکت کنندگان چه آینده ای خواهند داشت؟

قول هایی داده بودند مبنی بر اینکه کسانی که مقام اول و دوم را کسب می کنند در طول یکسال فعالیت خود، نیازی به مجوز برای اجرا در سراسر کشور نداشته باشند و برخی از این گروه ها به خارج از کشور اعزام بشوند و بعضی دیگر هم بتوانند آلبومشان را منتشر کنند. ولی تا حالا نشنیده ام یا نمی دانم که آیا این وعده محقق شده یا نه. اما فکر می کنم با توجه به اینکه هر سال بودجه این جشنواره در حال محدود و محدود و محدودتر شدن است، امکانات جشنواره هم کمتر می شود. هنرمندانی که در جشنواره شرکت می کنند طبیعتا از لحاظ دستمزد با هنرمندان طراز اول و هنرمندان طراز دو و سه، چه در کشور ما و چه در کشورهای غریبه متفاوت هستند. بنابراین سطح جشنواره هر ساله اندکی پایین می آید. آن هم نه به دلیل مدیریت جشنواره، که به دلیل کمبود و تقلیل بودجه. مدیریت جشنواره به میزان کمتری امکان دعوت از هنرمندان طراز اول را پیدا می کند و چون اعتبار جشنواره ها در همه جا تنها به نام هنرمندان و نوازندگان سرشناس و مطرح، وابسته است، پس خیلی طبیعی است که سطح آن تنزل پیدا کند.

به نظر شما، جشنواره موسیقی فجر تا امروز چقدر توانسته در رشد موسیقی ملی اثرگذار باشد؟

به نظر من این جشنواره تا امروز نتوانسته قدمی برای پیشبرد موسیقی ملی بردارد. آن هم به دلیل محدودیت ها و کمبودهایی ست که هر ساله به این جشنواره اعمال می شود.

یعنی علاوه بر بودجة کم، محدودیت دیگری هم هست؟

مهمترین محدودیت ها بودجه است و بعد از آن محدودیت در دعوت از هنرمندان کشورهای خارجی ست. من همیشه گفته ام دهه فجر مهمترین واقعة سیاسی و اجتماعی خاورمیانه از سال 57 تا امروز و مهمترین اتفاق بزرگ در تاریخ کشور ما بوده است. به همین صورت اگر دهه فجر بخواهد بیانگر این مسئله باشد، بایستی هر سال موسیقی دهه فجر به صورت یک اتفاق باشد، نه صرفا برای پر کردن برنامه ها. کیفیت آثار موضوع مهمی ست. امسال تعداد زیادی گروه از خارج از کشور خواهند آمد، اما چیزی که مهم است کیفیت آن است، نه کمیت. به نظر من باید آلبوم جشنواره در همه ی رشته ها از جمله موسیقی، تئاتر و سینما بعد از جشنواره فجر منتشر بشود، طوری که در حقیقت یک اتفاق هنری در سطح کشور شناخته شود، در حالی که تا امروز این گونه نبوده است. در طول سال ها جشنواره با نقصان های زیادی همراه بوده که امیدواریم برطرف شود.

منظور شما از محدودیت در دعوت از هنرمندان کشورهای خارجی چیست؟

هنرمندان خارجی از لحاظ اجرا و کار با ما خیلی متفاوت اند. اگر ما بخواهیم یک سری محدودیت ها در دعوت از هنرمندان جهانی قایل شویم، طبیعتا این جشنواره، نمی تواند جشنواره بین المللی واقعی لقب گیرد. هر ساله ما شاهد حضور یک عده ثابت هنرمندانی از خارج از کشور هستیم که انگار به مهمانی دعوت می شوند و هر ساله نیز برنامة بسیار تکراری و یکنواخت خودشان را در جشنواره فجر اجرا می کنند. در عوض شما نام چند هنرمند طراز اول ایرانی را می توانید در لیست اجراها ببینید؟ این مسئله ی مهمی است که نمی دانم چرا فکری به حال آن نمی شود. طوری که انگار این جشنواره تبدیل به یک پاتوق برای آن ها شده است و اصلاً این سوال برانگیز است که چرا تنها یک سری مشخص از هنرمندان هر ساله برای جشنواره فجر می آیند؟ آیا در همه ی جشنواره ها و فستیوال های دنیا همین گونه است؟ مثلا هنرمندانی چند سال متوالی به یک جشنواره دعوت می شوند و بعد هم هر سال آثار تکراری می نوازند. این ها همه از انتقادهایی ست که بر جشنواره می شود و به نظر من باز هم این موضوع بر می گردد به بحث بودجه و امکانات.