سَرو سَهی

آیا خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟

سَرو سَهی

آیا خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟

سَرو سَهی
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

دیوار پشت دیوار

چهارشنبه, ۳ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۳۴ ب.ظ

آدم درست در نقطه ای سقوط می کند که تماماً از ناامیدی سرشار است. هیچ دلیلی قانعش نمی کند و دلش می خواهد هرچه زودتر قصه ی تحمل ها و سازش ها با زندگی تمام شود. دوست دارد آن کابوس های هر چند ساعت یکبار که بی مقدمه وسط ناهار خوردن، درس خواندن، گفتگو با دوستان و تماشای یک فیلم هرچند آبکی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، به سرش می زند، پایان یابد و دوباره خندیدن و سرخوشی روزهای قبل اتفاق بیفتد ... دو گزینه پیش روست؛ اول جنگیدن و ایستادن و سینه سپر کردن و در نهایت فائق آمدن، و گزینه ی دوم پاپس کشیدن از طوفانی که زندگی اش را به نابودی کشیده است و امان از گزینه ی دوم که به دنبالش مشکلات اند که برای هرچه زودتر رخ دادن سر و دست می شکنند.

اما من، نوع سومی هم برای این وضعیت در نظر گرفته ام؛ بی حوصلگی حاد! بی حوصلگی در مواجهه با چیزها. درست مثل آدمی که زندگی اش را سونامی ویران کرده است، اما او نشسته است و به این ویرانی چشم دوخته است، بی آنکه دلش بلرزد بخاطر چیزهای از بین رفته. نوعی بی تعلقی و شاید ایمان به اینکه هرچیزی نزد ما امانتی بیش نیست و ما هیچ تملکی بر هیچ چیز نخواهیم داشت! فاجعه؟ شاید باشد! شاید هم نه ... اینکه تسلیم دست بسته باشی در زمان و مکانی که قدرت آن بالاسری هزارباره می چربد به زور بازوی تو، علی ای حال هرچه بیشتر پا بکوبی و داد و هوار کنی، خودت را خسته کرده ای و صدایت خش بر خواهد داشت ...

این مرحله، مرحله ی «بی تفاوتی» ست. مرحله ای که تویش هیچ دستی رو به آسمان بلند نمی شود، هیچ دعایی کارساز جلوه نمی کند و گویی تمام قلب آدم از خدا و توکل و آرزو تهی ست ... مرحله ای که نذر و نیاز کردن و چنگ انداختن به ریسمان الهی مضحک است. مرحله ای نزدیک به قناعت و سازگاری مطلق با هر طوفان و سیل و زلزله و بلایایی از این دست. در این مرحله است که آدم مشترکا احساس بی وزنی و سنگینی می کند. تبدیل به «خب باشد، حالا که تو اینگونه دوست داری، من هم با تو موافقم» می شود و دلش نمی خواهد هیچ رأی و نظری درباره چیزی بدهد. خوشحالی ها و دلخوشی ها و خنده های کوتاه مدت و به دنبال آن ردیف کردن «باشد، خیلی خوب، چشم و ... ».

نکته این جاست که من این مرحله را هم رد کرده ام ...

  • المیرا شاهان